روايت سعيد 14سال بيشتر ندارد!
 متعجب مي شوي! سعيد هنوز 14سال بيشتر ندارد و به تازگي شروع به تحصيل در مدرسه ي علميه كرده ، به رضا قول مي دهي هواي داداش كوچكش رو داشته باشي
آن چه خواهيد خواند روايت يكي از رزمندگان گردان غواصي نوح است از يك دوست:... 12 دي 1390-09:24:01 ادامه مطلب |
|
|
سخنراني سخنراني منتشر نشدهي شهيد مقدم
 درعمليات فتح المبين خمپاره ما با گلوله تام بلاش كه بردش 6400 متر بوده و عراقي ها آمده بودند در 5/7 كيلومتري روي ارتفاعات ميشداغ و ارتفاعات شمال فكه و ما ديديم كه برد ما به آنها نمي رسد. خمپاره را مي برديم از خط اول عراق رد مي شديم. مي رفتيم بين خط اول و دوم عراق اين افتخار و خلاقيت ماست.
آنچه مشاهده مي كنيد يكي از سخنراني هاي شهيد گرانقدر، سردار شهيد مهندس حسن تهراني مقدم در سال 87 است. بخشهايي از اين سخنرانيِ منتشر نشده در جمع پيشكسوتان توپخانه و موشكي سپاه ايران به شرح زير است:... 11 دي 1390-12:14:51 ادامه مطلب |
|
|
روايت شهيدي كه به مادرش نويد بهشت داد
 خداوندا اكنون كه شروع به وصيت نامه نوشتن مي كنم و از گذشته خويش پشيمانم و از كرده خويش توبه مي كنم به عقب مى نگرم طوفانى را از گرد و غبار گناهها و معاصى پشت سرم برپاست و روانه و به مقابلم مى نگرم آتش خشم و عذابت را مي بينم كه به سويش مي روم ولى هنوز به كرم تو اميدوارم. بالاى سرم را مي نگرم. ابرى را مى بينم كه همه جا را فرا گرفته است. اميدوارم كه باران رحمتت بر من ببارد و گرد و غبار گناهانم را بشويد... 11 دي 1390-12:06:44 ادامه مطلب |
|
|
عمومي آخرين كلام فرمانده قبل از شهادت
 در عمليات والفجر هشت همه يقين كرده بودند كه ايشان شهيد خواهد شد. شهيد بزرگوار در چندين عمليات كه شركت كرده بود، با آرزوي شهادت رفته بود. تا اين كه بالاخره هم به شهادت رسيد.
زماني كه پارسائيان، مورد اصابت تير دشمن قرار گرفت....... 11 دي 1390-11:54:27 ادامه مطلب |
|
|
گزارش گزارشي از چهارمين نشست تخصصي كنگره ملي خاطرهنويسي دفاع مقدس/ ۵۰ اثر برگزيده كنگره خاطرهنويسي دفاع مقدس كتاب ميشود
 داور كنگره ملي خاطرهنويسي دفاع مقدس با بيان اينكه از ابتداي جنگ تاكنون ۴ هزار كتاب خاطره جمعآوري شده است، گفت: ۵۰ اثر برگزيده كنگره ملي خاطرهنويسي دفاع مقدس كتاب ميشود.
چهارمين نشست تخصصي آسيبشناسي، ماهيت و ضرورت خاطرهنويسي مردمي، آسيبهاي نگارش خاطره و نگاه كارشناسي به ادبيات خاطرهنويسي درباره نخستين كنگره ملي خاطرهنويسي دفاع مقدس با حضور مصطفي رحيمي، سيدمحمد ميركاظمي، حسن رحيمپور و معصومه رامهرمزي اعضاي هيئت داوران كنگره ملي خاطرهنويسي دفاع مقدس عصر امروز در سراي اهل قلم برگزار شد.... 11 دي 1390-11:15:58 ادامه مطلب |
|
|
روايت روايتي از زنده به گور كردن اسراي زخمي ايران
 فاضل داداشي از جمله آزادگان سرافراز كشورمان است كه بخشي از خاطرات دوره كودكي، نوجواني و اسارتش را بيان ميكند.
فاضل داداشي در حالي كه دومين فرزند خانوادهاش بود در يكي از روستاهاي استان اردبيل از توابع شهرستان «بيله سوار» و در سومين روز از دومين ماه ١٣٤٤ متولد شد. پدرش از راه دامداري به سختي امرار و معاش خانوادهشان را تأمين ميكرد.... 11 دي 1390-11:12:11 ادامه مطلب |
|
|
مصاحبه شروط امام براي حمله به شهرهاي عراق چه بود؟
 يكي از شروطي كه حضرت امام براي مقابله به مثل با عراقيها گذاشتند، حفظ امنيت كربلا، نجف، سامرا و كاظمين بود و سابقه ندارد ما هيچ يك از اين شهرها را به حرمت اهل بيت (ع) در جنگ زده باشيم؛ نخستين حمله هوايي كه ما كرديم و نخستين موشكي هم كه زديم، بانك مركزي عراق بود.
امير سرتيپ غلامحسين دربندي از فرماندهان دفاع مقدس، همرزم شهيد صياد شيرازي و سالها در سمتهاي مختلف در ارتش مشغول به خدمت بوده است.... 11 دي 1390-11:09:02 ادامه مطلب |
|
|
گزارش گزارشي از نماد اقتدار ايران اسلامي در عرصه دريا/ 3 اقدام ويژه ناوشكن جماران در رزمايش دريايي ولايت ۹۰
 حضور مقتدرانه ناوشكن جماران در رزمايش بزرگ ولايت ۹۰، مهر تأييد ديگري بر كارآمدي اين نماد اقتدار نيروهاي مسلح كشورمان در انجام مأموريتهاي محوله عليرغم دروغ پردازيهاي رسانههاي غربي در خصوص آن است.
بزرگترين رزمايش جمهوري اسلامي ايران در آبهاي جنوب شرق كشور از تنگه هرمز تا مدار ۲۰درجه شمالي در بعد عملياتي و مدار۱۰درجه شمالي در بعد اطلاعاتي شامل محدودهاي به وسعت ۲ميليون كيلومتر مربع از دوم دي ماه آغاز و هم اكنون در حال برگزاري است.... 11 دي 1390-10:33:38 ادامه مطلب |
|
|
روايت شهيد كه شدم قرآن را از روي جنازهام بردار
 يك بار ديگر هم اين را به من پس دادي. حالا هم اگر نمي گيري مهم نيست،اما يادت باشد وقتي شهيد شدم، از روي جنازه ام بردار!
نشسته بوديم و صحبت مي كرديم. قرار بود قبل از غروب آفتاب نيروهاي باقيمانده گردان را از بنه تداركاتي (محلي نزديك خط مقدم كه آذوقه و مهمات آنجا نگهداري مي شود) به طرف خط حركت دهيم.... 11 دي 1390-10:27:50 ادامه مطلب |
|
|
روايت اين جانباز، حاجت مي دهد
 مهمان هاي تقي بيشتر از مهمان هاي ما بود. مهمان هاي ما هم در واقع مال او بود. از همه جاي ايران- اتوبوس اتوبوس- مي آمدند به ديدنش. ساعت ها سختي و هزينه راه را تحمل مي كردند تا او را ببينند. بعضي ها مي گفتند: اصلاً تقي را نمي شناختيم، خودش آمد به خوابمان، دعوتمان كرد.
بارها دختراني مؤمنه اصرار داشتند به عقد تقي درآيند و بار نگهداري اش را بر دوش كشند... 10 دي 1390-11:22:54 ادامه مطلب |
|
|
|