خاطره در سالروز شهادت شهيد حاج احمد كاظمي: خاطره آخرين وداع دو سردار
 حاج احمد كاظمي آخرين فرمانده در عمليات بدر بود كه قبل از شهادت آقا مهدي باكري با او صحبت كرده بود. شايد هم آقا مهدي آخرين كلماتش را با حاج احمد در ميان گذاشته بود. بعد از آن آخرين تماس بين اين دو ديگر صدايي از شهيد باكري شنيده نشد.
حاج احمد كه زير تصوير بر ديوار نصب شده شهيد باكري و ديگر فرماندهان شهيد نشسته و خاطره را روايت مي كند، آن قدر با حسرت حرف مي زند... 17 آبان 1390-10:46:43 ادامه مطلب |
|
|
گزارش ژنرال آفتاب سوخته اي كه كابوس آمريكاييها شد
 «ژنرال سليماني»، اين «مجاهد» تحت تعقيب شيطان بزرگ و نوچه هايش، براي فرزندان اين آب و خاك، همان «حاج قاسم»، بسيجي آفتاب سوخته كرماني است كه گوش به فرمان ولايت مطلقه فقيه و چشم به آزادي قدس شريف دارد.
روز اول خرداد ماه سال 1390، حوزه علميه حقاني در قم، به مناسبت سالگرد آزاد سازي خرمشهر، مراسم بزرگداشتي را برگزار نمود كه ميهمان اصلي آن، مردي ميانه سال، با موهاي جوگندمي، نگاهي نافذ و قدي متوسط بود. اين مرد در بخشي از سخنراني خود گفت:... 17 آبان 1390-10:44:14 ادامه مطلب |
|
|
عمومي ماجراي ديدار مرحوم خلخالي با ديكتاتور ليبي به روايت سردار باقرزاده
 سردار باقرزاده روايت كرد: قذافي با غرور خاصي از مرحوم خلخالي سوال كرد آيا كتاب سبز مرا خواندهاي؟ مرحوم خلخالي در پاسخ ميگويد: نعم قذافي ميپرسد چطور بود ؛ مرحوم آيتالله خلخالي پاسخ ميدهد ذلكَ الكتابُ القيمه، بطنه الشيده و كلة چرته .
سردار سيدمحمد باقرزاده با ذكر خاطرهاي از مرحوم صادق خلخالي و ديدار وي با قذاقي در دوران دفاع مقدس اظهار داشت:... 17 آبان 1390-10:41:51 ادامه مطلب |
|
|
خاطره خاطراتي كوتاه ازسردار شهيد مهدي زين الدين
 حوصله ام سر رفته بود. اول به ساعتم نگاه كردم، بعد به سرعت ماشين. گفتم. «آقا مهدي! شما كه مي گفتين قم تا خرم آباد رو سه ساعته مي رين.» گفت «اون مالِ روزه. شب، نبايد از هفتاد تا بيش تر رفت. قانونه. اطاعتش، اطاعت از ولي فقيهه».... 17 آبان 1390-10:37:58 ادامه مطلب |
|
|
خاطره يك رزمنده،يك خاطره*/ بخش پاياني/ موافق تشويقي گرفتن نبودم
 اصغر ايرانمنش از يادگاران دوران دفاع مقدس است. وي از ابتداي جنگ تحميلي در جبههها حضور داشته و در مدت هشت سال دفاع مقدس اين رسالت را دنبال كرده است. وي هماكنون بازنشسته است.
در اواخر بخش اول خاطرات اين رزمنده خوانديم كه عراقيهايي كه فرار كرده بودند محل ما را لو دادند و صبح بعد به ما حمله كردند. همان موقع هليكوپتري آمد اينجا و گفت:... 17 آبان 1390-10:32:07 ادامه مطلب |
|
|
عمومي خواب جالب مادر شهيد توسلي / شهيد محمد علي توسلي
 جلوي آينه موهايش را شانه ميزد. نگاهش كردم، يك مرتبه دلم ريخت، با خودم گفتم: اگر محمدم در جبهه شهيد شود چكار كنم؟ بعد از چند لحظه محمد گفت: مامان اجازه ميدهي چند كلمه باهات حرف بزنم؟ گفتم: اگر ميخواهي باز بگويي ميخواهم بروم شهيد شوم، حالش را ندارم، دوباره كه برگشت، به او گفتم: محمد جان! بيا هر چه ميخواهي بگو. خنديد و گفت: مامان جان ! من اين راه را انتخاب كردم و از در اين خانه كه ميروم بيرون، دل از تو كه عزيزترين كس من هستي، ميكَنم؛ فقط براي خدا.... 15 آبان 1390-10:46:15 ادامه مطلب |
|
|
گزارش گوگل آدرس اشتباه داد/ خانه حاج قاسم «بيتالفاطمه» است
 سايت گوگل مپيا در حالي مدعي شده است كه نقشه خانه فرمانده سپاه قدس را منتشر كرده كه اولاً حاج قاسم سليماني هيچگاه يك زندگي امنيتي نداشته و ثانياً خانه او محل عزاداري حضرت فاطمه(س) است.
سايت گوگل اخيراً نقشهاي را بر روي سايت گوگل مپيا قرار داده و مدعي شده است كه اين نقشه خانه حاج قاسم سليماني، فرمانده سپاه قدس جمهوري اسلامي ايران است.... 15 آبان 1390-10:34:16 ادامه مطلب |
|
|
خاطره بازيدراز از نگاه يك ديدهبان
 ساعت حوالي هشت صبح بود كه نيروهاي ضد انقلاب از سه طرف به سمت ما حمله كردند. عدهاي از آنها از سمت پايين قله ميآمدند.
چند روز بعد از اين جريان سرگرد شهرام فر براي آشنا شدن با نيروها به مدرسه آمد و ضمن يك سخنراني كوتاه و مختصر و مفيد، اعلام كرد كه: قرار است با يك عمليات حساب شده و ضربتي جاده بانه سردشت را آزاد كنيم.... 15 آبان 1390-10:17:31 ادامه مطلب |
|
|
روايت خانه 3شهيد و قطعهاي از بهشت/ ساعتي در خانه شهيدان اعتمادي
 آخر در اين شرايط انسان مي شود ذره اي در برابر كوه. كوهي از استقامت، از ايثار وقتي مادر شهيد به تو مي گويد با شنيدن خبر شهادت سومين فرزندش سر به سجده شكر گذاشته است، تمام معادلات مادي بر هم مي خورد آن گاه كه پدر شهيد از روزهاي تشييع پيكر و برگزاري مراسم ختم فرزندان شهيدش ياد مي كند و مي گويد:«براي شاد نشدن دل ضدانقلاب كوچك ترين ضعفي از خود نشان ندادم»... 15 آبان 1390-10:07:26 ادامه مطلب |
|
|
عمومي كارت عروسي يك شهيد
 به نام معبودي را كه حق است. حمد معبودي را كه به ما بينايي و آگاهي داد تا ره حق و حقيقت را دريابيم و در عمل به آن در حد توان كوشا باشيم.
و حال عمل به يكي از احكام الهي كه هم نعمت الهي مي باشد بنده حقير را به اجرا واداشت و از همان ابتدا هم از خالقم خواسته بودم كه الها تو رهنما باش و شكر معبودي را كه به سوي نور هدايت نمود و زن نمونه اي تقديم نمود. از خداوند كريم مي خواهم كه دو تايمان نور الله در قلب عنايت فرمايد... 15 آبان 1390-09:51:50 ادامه مطلب |
|
|
|