گزارش جنگ عراق عليه ايران از نگاه مطبوعات جهان/ پيشروي 15 كيلومتري ارتش عراق در خاك ايران و محاصره آبادان
 طبق اعلام عراق نيروهاي اين كشور منطقه حفاظت شده سومار، شهرستان سومار و شهر قصرشيرين را به تصرف خود درآورده و همچنين شهرهاي خرمشهر و آبادان در محاصره نيروهاي عراقي قرار گرفتهاند. نيروهاي عراق به عمق ١٥ كيلومتري خاك ايران طي حملهاي از صبح روز گذشته آغاز شد، نفوذ كردهاند.... 15 فروردين 1390-10:39:25 ادامه مطلب |
|
|
گزارش «شهادت» از دريچه نگاه خبرنگاران جهان: انقلاب اسلامي مفهوم «شهيد» را در جهان زنده كرد
 سردبير روزنامه «daylin news» تانزانيا معتقد است: مفهوم «شهيد» بعد از پيروزي انقلاب اسلامي ايران، بر زبانها افتاد و ملتها بعد از جنگ ايران و عراق، فهميدند كه معناي «شهيد» با قهرمان فرق ميكند.
شهادت يكي از عناصر اصلي تفكر اسلامي است كه از صدر اسلام در مقاومتهاي جريان حق در برابر جريانات باطل، بر كام جريانات حق نشست؛... 15 فروردين 1390-10:30:41 ادامه مطلب |
|
|
عمومي يادمان عميات فتح المبين/ ناپديد شدن چهار روزه احمد متوسليان در مواضع دشمن
 حاج احمد خودش شخصا به همراه برادري از چوپانهاي بومي براي شناسايي مواضع دشمن به عمق منطقه اشغالي بلتا رفت. آنها از خط دشمن گذشتند. و به عمق مواضع ارتش عراق رخنه كردند. چهارشبانه روز از اينها خبري نبود و ما خيال ميكرديم گم شدهاند.... 14 فروردين 1390-13:29:54 ادامه مطلب |
|
|
خاطره اصلاً تو ميداني حاج عباس كيست؟
 از مرد پرسيد: پس چرا تا حالا حاج عباس براي سخنراني نيامده؟ مرد با خنده گفت: تو از كجا ميداني نيامده؟ شايد او يكي از همينهايي باشد كه در اينجا هستند. نوجوان خنديد و گفت: از تو خوشم ميآيد! خيلي ساده هستي، مرد حسابي! فرمانده لشگر را حتما با اسكورت ميآوردند.... 14 فروردين 1390-13:25:10 ادامه مطلب |
|
|
يادداشت متن كامل 2 وصيتنامه سردار شهيد حسين خرازي؛
 در بخشي از وصيتنامه شهيد حاج حسين خرازي آمده است: شخصي هستم معتقد به انقلاب اسلامي ايران، رهبري و ولايت حضرت امام خميني روحي له الفداء در عصر غيبت امام زمان(عج) و از مردم ميخواهم كه پشتيبان ولايت فقيه باشند.... 14 فروردين 1390-13:22:43 ادامه مطلب |
|
|
گزارش تاكيد سرلشكر فيروزآبادي بر توجه بيشتر به جهاد اقتصادي در نيروهاي مسلح
 رئيس ستادكل نيروهاي مسلح گفت: جهاد اقتصادي هسته سياستگذاري و مديريت و هدايت ميخواهد، پروژههاي جهاد اقتصادي را هم بايستي در نيروهاي مسلح طراحي كرد.
سردار سرلشكر سيدحسن فيروزآبادي رئيس ستاد كل نيروهاي مسلح در اولين اجلاسيه مقامات و مسئولان ستاد كل نيروهاي مسلح به مناسبت آغاز سال 1390 و نامگذاري اين سال به نام سال جهاد اقتصادي، گفت: حضرت آيتالله العظمي خامنهاي فرمودند امسال، سال جهاد اقتصادي است،... 14 فروردين 1390-13:00:33 ادامه مطلب |
|
|
خاطره خاطراتي از شهيد آزاده «حسين لشكري»/ عدد 13 را مبارك ميدانم
 در خاطرات شهيد سرتيپ خلبان «حسين لشكري» آمده است: من بهخلاف همه، عدد 13را مبارك ميدانم و براي اين عدد احترام خاصي قائل هستم؛ ميدانيد چرا؟ براي اينكه در سيزدهمين پرواز جنگيام به تأسيسات نظامي دشمن در خاك عراق توانستم تانكها و نفربرهاي دشمن را بمباران كنم.... 14 فروردين 1390-12:49:02 ادامه مطلب |
|
|
يادداشت شلمچه جايي كه ...
 اينجا زيارتگاه فرشته ها و ملائك است فاخلع نعليك انك بالوادالمقدس طوي .
بايد يواش يواش قدم برداري تا خواب شهدا را برهم نزني .
بايد نرم و آهسته راه بروي تا چيني نازك تنهاييشان ترك برندارد.
مواظب تاول ها باش كه دهن باز نكنند.
اينجا بايد چراغ تكليفت را روشن كني.
اي كاش مي شد به عمق اين خاك كوچ كرد، تا رازهاي سر به مهر و ناشنوده را دانست و فهميد.
مي خواهم از برهوت حرف بگذرم و خلوت شهدا و بزم عارفانه شان را بهم بزنم. چشم هايت را ببند و با من همسفر شو.... 25 اسفند 1389-08:55:55 ادامه مطلب |
|
|
عمومي اتفاقات نخستين روزهاي جنگ
 اولين شبيخون نيروهاي انقلاب به دشمن بعثي به اين صورت بود كه با شروع تهاجم سراسري در اول مهر 59 دشمن به فاصله چند روز توانست از تنگه چزابه عبور كند و با تصرف بستان و سوسنگرد خود را به حميديه در يك كيلومتري سوسنگرد برساند.
غلامرضا خليلي شهانقي از افسران توانمند تيپ نوهد (كلاه سبزهاي نيروي زميني ارتش) در دهه 50 وارد ميدان مبارزات سياسي شد و در دوران پيروزي انقلاب و پس از آن بويژه در سال هاي دفاع مقدس در حالي كه مسئوليت هاي خطيري را بهعهده داشت، تا مرز شهادت پيش رفت. آن چه مي خوانيد بخشي از خاطرا... 25 اسفند 1389-08:55:55 ادامه مطلب |
|
|
يادداشت رئيس جمهور كوچكي كه شهيد شد
 از دور كه ميآمد، مثل يك گلوله برفي بود. و يا يك كلوخ گرد، كه قل ميخورد و تند و فرز به تو ميرسيد. چالاك بود و زرنگ، دستهايش پيش از آن كه مشت شوند گرد بودند. البته نه آن طور كه گوشتالو و پفكي، مثل سنگ سفت و محكم بود. يك مشت به كسي ميزد، نيم متر پرتاب ميشد عقب.
چشمان ريزي داشت. وقتي ميخنديد، صورت گوشتالو چشمانش را به كلي ناپديد ميكرد اغلب در حال خنده بود. سوراخ ديوار را نشانش ميدادي از خنده غش و ريسه ميرفت... 25 اسفند 1389-08:53:21 ادامه مطلب |
|
|
|