خاطره تو آخرين نفري
 اواخر جنگ بود كه لشكر امام حسين(ع) در خط گمرك خرمشهر پدافند كرده بود و لشكر هم گردان امام حسين را كه من هم در آن گردان بودم، مامور كرد تا از خط نگهداري كند. قسمتي از خط كه مجاور نهر عرايض و مقابل قصر شيخ خزعل بود، خاكريز مناسبي نداشت؛ حجم آتش دشمن و گلولههاي مستقيم تانك، خاكريز را خيلي كوتاه كرده بود.... 27 دي 1389-09:56:35 ادامه مطلب |
|
|
خاطره خاطرات شهيد غلامرضا خليلي/ در اولين روزهاي جنگ چه گذشت
 اولين شبيخون نيروهاي انقلاب به دشمن بعثي به اين صورت بود كه با شروع تهاجم سراسري در اول مهر 59 دشمن به فاصله چند روز توانست از تنگه چزابه عبور كند و با تصرف بستان و سوسنگرد خود را به حميديه در يك كيلومتري سوسنگرد برساند.... 27 دي 1389-09:49:24 ادامه مطلب |
|
|
عمومي چند ساعت قبل از كربلاي 5 وصيت ميكنم
 «محمد علي ملك شاهكوئي» در اولين روزسال 1344 در روستاي قرن آباد در بيست كيلومتري شهرستان گرگان در خانواده يك كشاورز به دنيا آمد. وي پس از پايان مقطع دبستان در سال تحصيلي 56 - 1355 وارد حوزه علميه امام جعفر صادق گرگان شد و مشغول تحصيل گرديد.در جريان انقلاب اسلامي درحالي كه بيش از سيزده سال نداشت به جرم پخش اعلاميه امام خميني توسط ساواك شاهرود دستگير شد و به مدت بيست و هشت روز زنداني بود.... 27 دي 1389-09:27:13 ادامه مطلب |
|
|
خاطره كربلاي 5 به روايت احمد سوداگر/ من،كربلاي 5 ، حسين خرازي و ...
 ميتوان عمليات كربلاي چهار و پنج را دو مرحله از يك عمليات بزرگ ناميد كه بر حسب ضرورت دو اسم پيدا كرد. در جريان عمليات كربلاي 4 بود كه نقاط ضعف دشمن را شناختيم و به همين دليل هم عمليات كربلاي پنج را انجام داديم.
آن چه خواهيد خواند ، مشاهدات و خاطرات و تحليل هاي آقاي احمد سوداگر از نبرد كربلاي 5 است. آقاي سوداگر بچه دزفول و از از فرماندهان سال هاي دفاع مقدس به شمار مي رود... 27 دي 1389-09:08:31 ادامه مطلب |
|
|
گزارش گزارش مراسم تجليل از فعالان رسانهاي سيامين سالگرد آزادسازي سوسنگرد
 مراسم تجليل از فعالان رسانهاي و وبلاگنويسي سيامين سالگرد آزادسازي سوسنگرد برگزار شد. اين مراسم صبح امروز 26 ديماه با عنوان تجليل از دستاندركاران برگزاري مراسم سيامين سالگرد آزادسازي دفاع مقدس و همچنين فعالان عرصه رسانهاي، مديران عامل خبرگزاريها، مديران روزنامهها، صداوسيما و همچنين برندگان جايزه وبلاگنويسي دفاع مقدس با حضور حجتالاسلام الهاشم رييس سازمان عقيدتي _ سياسي ارتش، سردار غياثيراد معاون تبليغات و روابط عمومي و امير بالار جانشين بنياد حفظ آثار و نشر ارزشهاي دفاع مقدس ب... 27 دي 1389-09:08:33 ادامه مطلب |
|
|
گفتگو گفتوگو با جانشين توپخانه لشگر 31 عاشورا در عمليات كربلاي 5
 سردار حسن استوارآذر كه در حال حاضر مديركل بنياد حفظ آثار و نشر ارزشهاي دفاع مقدس آذربايجانشرقي را بر عهده دارد، با بيان اين كه عمليات كربلاي 5 به فاصله مدت زمان كوتاهي بعد از عمليات كربلاي 4 و براساس اصل غافلگيري طراحي شد، گفت: در عمليات كربلاي 5 توانمنديهاي رزمندگان، يگانهاي آتش، پدافند هوايي و عملياتهاي متعدد نيروهاي هوايي و هوانيروز نقش مهم و تاثيرگذاري در پيشبرد اهداف عمليات داشتند و موجب شد تا موانع دشمن كه با توجه به اهميت منطقه، شرق بصره را مسلح به انواع موانع و استحكامات كرده بود... 27 دي 1389-09:00:15 ادامه مطلب |
|
|
يادداشت مروري بر بحث «مسئوليتپذيري در برابر مردم» به روايت شهيدان
 دوران دفاعمقدس به عنوان برگ زريني از تاريخ كشورمان، همواره مايه مباهات بوده و خواهد بود و آيندگان نيز افتخار خواهند كرد كه در گذشته كساني از همين كشور در سختترين شرايط در مقابل دشمن متجاوز ايستادند و نه تنها اجازه ندادند حتي يك وجب از خاك كشور در دست متجاوزان باقي بماند، بلكه آسايش و امنيت امروزي آنها نيز مديون از جان گذشتگي ايثارگران و شهيداني است كه بيهيچ چشمداشتي، جان خود را در طبق اخلاص نهادند.... 27 دي 1389-08:54:21 ادامه مطلب |
|
|
گزارش فرمانده سپاه پاسداران در دوران دفاعمقدس:موفقيتهاي نظامي پيدرپي ايران، منجر به پايان جنگ شد
 نوزدهمين نشست علمي ـ تخصصي مركز اسناد و تحقيقات دفاعمقدس با عنوان نقش عملياتهاي والفجر 8 و كربلاي 5 در روند پايان جنگ، با سخنراني محسن رضايي، فرمانده سپاه پاسداران در دوران دفاعمقدس و پرسش و پاسخ نويسندگان و محققان اين عرصه دفاعمقدس برگزار شد.... 27 دي 1389-08:54:21 ادامه مطلب |
|
|
خاطره مختصات عشق؛ طول 30- عرض 48
 طول 30 و عرض 48 جغرافيايي شايد تنها مكاني بود كه سالها قلب ميليون ها انسان به خاطر آن مي طپيد و سمبل مقاومت شده بود براي مردم.
فوج، فوج از هر گوشه اين ديار، به سويش پر مي گشودند و خونين شهر سنبل مقاومت و مسجد جامع مركز مقاومت شده بود.
چشم ها را كه مي بندي برق نگاهشان را مي بيني كه چه مصمم بر ديوار سنگر تكيه زده و سلاح را در دستان خود مي فشارند.... 26 دي 1389-10:16:39 ادامه مطلب |
|
|
خاطره گوشبرها/ عقبه
 پيرمرد، كارش بهياري و رسيدگي به دوا و درمان روستاهاي اطراف دهلران بود؛ اما مردم، عبدالرضا داور را «دكتر» صدا ميكردند. آن روز با همكارش، سيفالله بهرامي و دختر و نوة چهار سالهاش، راه افتاده بودند براي بررسي وضعيت بهداشتي و درماني روستاها. ساعت از نيمهشب گذشته بود. مسافرها كه به انتهاي جاده فكر ميكردند و مردمي كه منتظرشان بودند، ناگهان با كمين وحشتناكي روبهرو ميشوند.... 26 دي 1389-10:12:57 ادامه مطلب |
|
|
|