خاطره خاطرات سيمين دخت وحيدى از دفاع مقدس(۱۵)
...از اينكه بايد دست خالى به ديدار انسان هاى بزرگى كه روح مقاومشان پيكرهاى زخمى آنان را به تنديس صبر مبدل كرده بروم احساس شرمندگى مى كنم، اما شوق ديدارشان چنان در آسمان چشمانم شراره مى كشد كه شرمندگى را به نرفتن و محروم شدن از اين ديدار ترجيح مى دهم.... 10 مرداد 1388-08:55:18 ادامه مطلب |
|
|
يادداشت فرازي از وصيتنامه شهيد؛ ملت عزيز ما خون شهيدان را پاس مي دارند
... آن كس را كه خداي، عاشقش شود او را مي كشد و كسي را كه خداوند بكشد، خونبهايش ذات احديت مي گردد؛ و خوشا به حال آن كساني كه ايزد منان بخواهد خونبهايشان را بپردازد.... 10 مرداد 1388-08:29:39 ادامه مطلب |
|
|
يادداشت بخشى از وصيت نامه شهيد محمدعلى نباتى
در موقعى كه باطل در مقابل حق جبهه گرفته است، تصميم بر جهاد نمودم تا پيروى خود را از حسين زمانم اعلام كنم و دين خود را نسبت به مكتبم ادا نمايم و از اينكه خانواده و فرزندانم را رها كرده ام ناراحت نيستم، زيرا مى دانم كه خداوند نگهدار آنهاست.... 8 مرداد 1388-09:42:32 ادامه مطلب |
|
|
گزارش قادرنباتي: رنج يك عمر در يك روز
حرفهاي مصدومين شيميايي همچون جسم آنها پر از درد و رنجي است كه هر كلمه ي آن خود قصه اي درازي دارد. وقتي پايي درد و دل مصدومين شيميايي سردشت مي نشينم آنچنان غرق خاطره تلخ روز هفتم تير ماه 66 مي شوند كه گويي زمان در آن لحظه ايستاده است و هردم در حال و هواي آن روز غوطه ورند.... 8 مرداد 1388-09:33:52 ادامه مطلب |
|
|
گزارش گزارشي درباره ضرورت توجه به سلامت جانبازان: جانبازان شيميايي، حساس مثل يك دسته گل
مهمترين نكته در خصوص جانبازان، فراهم كردن محيطي خالي از نگراني براي آنهاست. اضطراب، فشارهاي روحي رواني و حالتهاي عصبي ممكن است بيماري آنها را سختتر و پيشرفتهتر كند.... 8 مرداد 1388-09:14:01 ادامه مطلب |
|
|
عمومي هفتم مرداد ماه سالروز آغاز عمليات والفجر 3 در سال 1362
عمليات والفجر ۳ از جمله عمليات هايى است كه در قالب عمليات هاى محدود و به منظور جلوگيرى از ايجاد ركود جنگ و در ادامه عمليات هاى مسلم بن عقيل، محرم، والفجر مقدماتى و والفجر يك و دو طراحى و به اجرا درآمد.... 8 مرداد 1388-09:00:21 ادامه مطلب |
|
|
عمومي بيانيه بنياد حفظ آثار به مناسبت درگذشت سيف الله داد
پركشيدن زنده ياد سيف الله داد هنرمندي از تبار انقلاب و دفاع مقدس، بار ديگر دوستداران هنر و فرهنگ ايراني، اهالي سينما و جامعه هنرمندان را غمگين و متاثر كرد.... 8 مرداد 1388-08:51:25 ادامه مطلب |
|
|
گفتگو بختياريم همين باختن بود و بي هر دو پاي رفتم... /گفتوگو با يك جانباز
شايد، شايد من هم ميرفتم. شايد بيستسالگيم را كف دستم ميگذاشتم و ميرفتم، با پاي خودم ميرفتم و مجروح و زمينگير برميگشتم.... 8 مرداد 1388-08:41:45 ادامه مطلب |
|
|
خاطره ايستگاه هاى صلواتى
بعد از گذشت چندين ماه از جنگ تحميلى در سراسر جبهه هاى نبرد و در داخل محدوده منطقه جنگى مراكزى تاسيس شد كه به ارائه خدمات رفاهى به رزمندگان اسلام مى پرداخت. اين مراكز تمام ساعات شبانه روز آماده ارائه خدمات تغذيه اى از جمله صبحانه، ناهار، شام، پذيرايى هاى گاه و بيگاه رزمندگان، مهمانان و افراد شخصى بازديدكننده از مناطق جنگى بودند.... 7 مرداد 1388-11:39:41 ادامه مطلب |
|
|
خاطره بزغاله
رفته بوديم رزم شبانه، يك مرتبه ديديم ته ستون همهمه است و ستون كش با يكى از برادران بگو مگو مى كند. ته و توى قضيه را درآورديم معلوم شد سرستون ايشان پيام داده كه پيش روى ما دره است مواظب باشيد، بعد پيام كه به وسط رسيده بود شنيده مى شد... 7 مرداد 1388-11:34:56 ادامه مطلب |
|
|
|