خاطره ارتفاعات صخره اي لك لك سردشت - نشانگاه مردان بي نشان
سپيده دم يكي از روزهاي مردادماه سال ۱۳۶۶ هنگامي كه يكي از تيم هاي عملياتي گردان نوهد لشكر ۲۳ از مأموريت برون مرزي به سمت پايگاه هاي خود در نوار مرزي منطقه سردشت بازمي گشت، مورد كمين و تهاجم نيروهايي از دشمن قرار گرفت كه شب قبل با استفاده از تاريكي شب و خالي بودن ارتفاعات صخره اي لك لك از نيروي خودي روي آن مستقر شده بودند... 24 تير 1387-10:22:30 ادامه مطلب |
|
|
گزارش فهرست كتابهاي موجود در دبيرخانه جشنواره ربع قرن كتاب دفاعمقدس
فهرست كتابهاي موجود در دبيرخانه جشنواره ربع قرن كتاب دفاعمقدس
يكي از دستاندركاران شاخص جشنواره ربع قرن دفاعمقدس، بعد از بنياد حفظ آثار و نشر ارزشهاي دفاعمقدس، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي است .... 23 تير 1387-10:37:52 ادامه مطلب |
|
|
گزارش كتابشناسي عمليات رمضان
بيست و سوم تير، بيست و ششمين سالروز آغاز عمليات رمضان(1361) است.
عمليات رمضان شامگاه 23 تير 1361 در منطقه عملياتي شلمچه در شرق بصره آغاز شد.
در اين عمليات 10 تيپ از سپاه پاسداران و دو لشكر از نيروي زميني ارتش جمهوري اسلامي ايران حضور داشتند كه تحت امر 4 قرارگاه عملياتي بودند.... 23 تير 1387-10:23:14 ادامه مطلب |
|
|
گزارش به بهانه حضور كاروانهاي راهيان نور در مناطق عملياتي غرب كشور /آشنايي با مناطق عملياتي استان كرمانشاه
از 15 تيرماه سال جاري استان كرمانشاه ميزبان دور جديد اعزام كاروانهاي نور از سراسر ميهن اسلامي است و پيشبيني ميشود بيش از 40 هزار نفر به صورت كارواني از مناطق عملياتي غرب كشور در تابستان سال جاري بازديد كنند.... 22 تير 1387-12:45:36 ادامه مطلب |
|
|
خاطره اي كاش من هم سوار اتوبوس شهادت مي شدم
آخرين نفر رو به من كرد و گفت: به شما اجازه ورود نمي دهند، نوبت تو دفعه بعد است. من هم با ناراحتي زياد از آنها جدا شدم. حالا فكر مي كني مفهوم اين خواب چيست.... 22 تير 1387-12:13:04 ادامه مطلب |
|
|
خاطره سخنان آخر
وقتي قرار شد آزاد شويم نمايندگان سازمان صليب سرخ به اردوگاه آمدند و از تك تك افراد مي پرسيدند : « آيا تمايل به بازگشت به وطن را داريد يا مي خواهيد پناهنده شويد » اين از مقررات كنوانسيون ژنو است.... 22 تير 1387-12:09:44 ادامه مطلب |
|
|
خاطره در روزهاي خونين خرمشهر، جهانآرا ميگفت: ما خدا و امام را داريم
شهيد جهانآرا، سنگ صبور مدافعان خرمشهر بود. بار سنگيني بردوش اين فرمانده جوان قرار داشت. در روزهاي ابتداي جنگ بود. ناگهان جواني وارد حياط مدرسه شد و فرياد زد مدرسه را با توپ زدند.... 22 تير 1387-12:07:15 ادامه مطلب |
|
|
خاطره كارت پستال هايي از برزخ - بخشي از خاطرات سرهنگ دوم عراقي موفق اسعدالدجيلي
پدرم بر رفتن من به دانشكده افسري پاي مي فشرد اما من و ساير افراد خانواده راضي به اين رفتن نبوديم. به هر حال از آنجا كه پدرم حرف اول و آخر را مي زد ناگزير در تاريخ هشتم اوت ۱۹۷۵ وارد شصت و سومين دوره دانشكده افسري شدم.... 22 تير 1387-11:47:47 ادامه مطلب |
|
|
خاطره يا ضامن آهو
نيامدي، باز نيامدي. باز نگاهم نتوانست چشمان هميشه سرسبز پرتو را اسير خود كند. اما صدايت مثل هميشه واضح و شفاف از فرسنگ ها فاصله به من رسيده و چقدر هم به موقع!...
گفتي (با اين كه سال ها گذشته، اما انگار همين لحظه است كه من تند و شتابان خود را به تلفن رساندم و گوشي را به دست گرفتم... 22 تير 1387-11:42:17 ادامه مطلب |
|
|
خاطره روزهاي عاشقي
در منطقه عملياتي سوسنگرد مستقر بوديم كه دستور رسيد به طرف بستان حركت كنيم. عملياتي بزرگ در پيش بود. تجهيزات و لوازم مورد نياز را جمع كرده و حركت نموديم. بين راه قرار شد استراحت كوتاهي بكنيم.
غذا خورده شد و پس از خواندن نماز هر يك به گوشه اي رفته و مشغول راز و نياز با خدا شديم.... 22 تير 1387-11:38:21 ادامه مطلب |
|
|
|