عمومي شهيد گمنام
 من كه تو را خوب ميشناسم، تو شايد براي آنها كه منباب ثواب به زيارت اهل قبور ميآيند گمنام باشي، همگي از كنارت بگذرند و بيتوجه، چرا كه نامت را در خاك ننوشتهاند، چرا كه سنگ قبرت از مرمر سفيد نيست، قاب عكس نداري هيچ فانونسي بر مزارت نورافشاني نميكند، حتي سنگ قبرت تنهاست كه با آبي شستشو نگرديد!... 16 ارديبهشت 1393-13:20:09 ادامه مطلب |
|
|
يادداشت صد وصيت نامه از شهدا
 رهبر فرزانه انقلاب، بارها در بياناتشان به اين نكته اشاره داشته اند كه «وصيت نامه شهدا را بخوانيد...» اين توصيه در كلام گهربار حضرت امام خميني(ره) نيز ديده مي شود. در اين مجال فرصتي دست داده تا با هم مروري داشته باشيم بر گزيده اي از صد وصيت نامه...... 16 ارديبهشت 1393-12:35:51 ادامه مطلب |
|
|
عمومي ادعيه و ابراز عواطف و همدلي امام نسبت به شهدا
 من در اولين فرصت خودم را نزد شما ميبينم تا در غم با شما سهيم باشم و با هم در صف واحد به اعمال عمال اجانب خاتمه دهيم. من اميدوارم به احدي الحسنيين نايل شوم، يا پيشرفت مقصود و اقامه عدل و حق، يا شهادت در راه آنكه است.... 16 ارديبهشت 1393-11:42:55 ادامه مطلب |
|
|
يادداشت چندگام تا آسمان
 از بالاي ديوار، با دوربين عراقي ها را ديدم، بي دوربين هم مي شد تماشايشان كرد. داشتند خاكبرداري مي كردند و سنگر مي ساختند. سر دزديدم. دور و اطراف آلونك هاي كاهگلي كشاورزها و نخل دارهاي جزيره پره هاي ته گلوله خمپاره به چشم مي خورد.... 16 ارديبهشت 1393-10:55:39 ادامه مطلب |
|
|
گفتگو اشكهايي براي هيچ؛ گفتوگو با مادر شهيد دماوندي
 هوا رو به روشني ميرفت و طلوع آفتاب نزديك بود. ابرها در آسمان قدم ميزدند و كوچه خاكي هنوز از باران ديشب خيس بود. صداي ضعيف گنجشكها كه انگار تازه از خواب بيدار شده بودند از دور به گوش ميرسيد. نسيم خنكي ميوزيد و بوي باران در هوا شناور بود،... 16 ارديبهشت 1393-10:30:56 ادامه مطلب |
|
|
روايت خط سوم
 مگه آدم چقدر مي تواند غمي به اين بزرگي راتوي دلش نگه دارد. سالهاست از آن ماجرا مي گذرد ولي وقتي كه خاطره آن در ذهنم زنده مي شود روحم در اندوه فزآينده اي فشرده مي شود.... 16 ارديبهشت 1393-10:10:09 ادامه مطلب |
|
|
خاطره خاطره اي از پيش بيني يك مامور بلند پايه سازمان سيا درباره فروپاشي آمريكا
 براي انجام مأموريتي به كشور استراليا سفر كرده بودم. در داخل مترو مردي مسن كه در كنار من نشسته بود، هزبان انگليسي ولي با لهجه ي آمريكايي، سر سخن را باز كرد و پس از معرفي خود از من پرسيد: - اهل كجا هستيد؟... 16 ارديبهشت 1393-09:50:44 ادامه مطلب |
|
|
روايت پايان مرحله اول عمليات بيتالمقدس / شهادت فرمانده گرداني كه سرنوشت آزادسازي «خرمشهر» را تعيين كرد
 چه كسي فكرش را ميكرد حسين قجهاي كه صبح عاشوراي سال 1337 در زرينشهر اصفهان در دستان خسته پدر كشاورزش جاي گرفت و در سايه تربيت عالمانه پدر رشد نمود، روزي فرمانده گرداني باشد كه سرنوشت كل عمليات «الي بيتالمقدس» و آزادسازي «خرمشهر» را تعيين كند.... 16 ارديبهشت 1393-09:35:18 ادامه مطلب |
|
|
يادداشت درخواست يك برادر شهيد از امام (ره): لطف فرموده عباي كهنهاي از خويش را كه سالها با آن نماز گذاردهايد، مرحمت فرماييد
 لطف فرموده عباي كهنهاي از خويش را كه سالها با آن نماز گذاردهايد، مرحمت فرماييد تا ان شا الله حقير نيز با آن سالها نماز بگذارم، شايد به حرمت آن عباس مقدس، نماز ما هم مقبول درگاه ذات اقدس احديت قرار گيرد، ان شاءالله.... 16 ارديبهشت 1393-08:48:29 ادامه مطلب |
|
|
خاطره بخشي از خاطرات آزاده سيدمحمد حسيني/ مكبري كه قبر خودش را كند
 من و چند نفر از بچه ها را به جرم خواندن نماز شب، گرفتند. ما را به گوشه اي از اردوگاه بردند و مجبورمان كردند كه با پنجه هايمان، قبر خود را بكنيم!... 16 ارديبهشت 1393-08:25:43 ادامه مطلب |
|
|
|