عمومي امير سرلشكر شهيد احمد كشوري
 شهيد سرلشگر احمد كشوري در تيرماه 1332، در خانواده اي متوسط در فيروزكوه چشم به جهان گشود. وي دوران دبستان و سه سال اول دبيرستان را به ترتيب در كياكلا و سرپل تالار و سه سال آخر را در دبيرستان قناد بابل گذراند.... 13 آذر 1391-10:40:16 ادامه مطلب |
|
|
يادداشت وصيت نامه شهيد سيد مجتبي علمدار
 ... اولين وصيت من به شما راجع به نماز است چيزي را كه فرداي قيامت به آن رسيدگي مي كنند نماز است. پس سعي كنيد در حد توانتان نمازهايتان را سروقت بخوانيد و قبل از شروع نماز از خداوند منان توفيق حضور قلب و خضوع و خشوع در نماز طلب كنيد به همه شما وصيت مي كنم همه شمائيكه اين صفحه را مي خوانيد، قرآن بخوانيد بيشتر بشناسيد،... 13 آذر 1391-10:32:27 ادامه مطلب |
|
|
عمومي نام مستعار امام خميني در نامه اسراي ايراني چه بود
 يكي از مواردي كه بعثيها در نامههاي اسرا بسيار به آن حساس بودند، نوشتن نام حضرت امام و پرس و جوي اسرا از احوالات رهبرشان بود كه سانسور نامه يا عدم ارسال آن و حتي جريمه اسير را در پي داشت؛.
رزمندگان كشورمان در دوران اسارت در اختناق شديدي به سر ميبردند و نه تنها دراختيار داشتن سادهترين و ابتداييترين امكانات براي آنها به رؤيا تبديل شده بود، بلكه احساس امنيت نيز در اسارتگاههاي بعثي مثال كيميا را يافته بود؛ تا جايي كه وقتي اسرا براي خانواده يا دوستانشان نامه مينوشتند، نامههايشان دست كاري ... 13 آذر 1391-10:28:05 ادامه مطلب |
|
|
عمومي سردار سرلشكر پاسدار شهيد مهدي زين الدين فرمانده لشكر علي بن ابيطالب (ع)
 گوشه اي از سخنراني سردار سرلشكر پاسدار شهيد مهدي زين الدين فرمانده لشكر علي بن ابيطالب (ع )
اولين شرط لازم براي پاسداري از اسلام اعتقاد داشتن به امام حسين (ع ) است . هيچ كس نمي تواند پاسداري از اسلام كند در حالي كه ايمان و يقين به اباعبدالله الحسين (ع ) نداشته باشد.... 13 آذر 1391-10:13:30 ادامه مطلب |
|
|
خاطره «روزهاي سربي»/ خاطرات همرزم خلبان شهيد احمد كشوري
 گاهي خلبانان از رفتار احمد ناراحت ميشدند و از من تقاضا ميكردند تا با او صحبت كنم تا به زعم خودشان رفتارش را اصلاح كند، اما احمد كوتاه نميآمد و ميگفت: «اگر من دوست خوبي باشم نبايد اجازه بدهم دوستانم گناه كنند.»
جملات بالا بخشي از خاطرات خلبان بازنشسته،«مسعود جولايي» است. اين خلبان بازنشسته كه از سال 1351 تا هنگام شهادت شهيد «احمد كشوري» با او همدوره و همرزم بوده است... 13 آذر 1391-09:53:50 ادامه مطلب |
|
|
عمومي شهيد مهدي زين الدين كيست؟
 مهدي زين الدين در جاهاي مختلفي بوده؛ در مدرسه كه تا كلاس پنجم يا شاگرد اول بود يا دوم، توي كتابفروشي وقتي پاسبان ها آمدند تا پدرش را ببرند، با همسرش در خانه كوچك اجارهاي در اهواز، در خيبر، هور، سوسنگرد و كردستان، در جادهاي كه گروهك منافقين كمين زده بودند، همراه برادرش كنار جيپ لندكروز با بدن سوراخ سوراخ و سرانجام گلزار شهداي شهر قم، كنار همرزمان شهيدش و البته براي هميشه در دل مردم.... 12 آذر 1391-10:36:51 ادامه مطلب |
|
|
عمومي زندگينامه شهيد مهدي زين الدين
 جنگي كه در شهريور 1359ه ش توسط ديكتاتور معدوم عراق ،صدام حسين به مردم ايران تحميل شد؛ظهور اسطوره هايي رادر پي داشت كه غير از تاريخ صدر اسلام،در هيچ برهه اي از تاريخ بشرنشاني از آنها نيست.
ومهدي زين الدين يكي از اين اسطوره هاست؛اسطوره ي زنده.... 12 آذر 1391-10:22:10 ادامه مطلب |
|
|
عمومي ويژگي هاي اخلاقي شهيد زين الدين
 از توي عكس ها نمي توان فهميد كه با همه مهربان بوده است؛ كسي كه فكر مي كردي بهترين دوست تو است. تحكمش هم معلوم نمي شود. تكه هاي خاطره ها را كه مي گذاري كنار هم؛ مادرش، دوستانش و پدرش. زندگي اش آرام است؛ بي تجمل، بدون حواشي و زوايد بسيار. همه چيز را از خودش دور مي كند، دور مي ريزد و حصاري به دور خودش مي كشد كه راهي براي كسي نباشد.... 12 آذر 1391-10:08:27 ادامه مطلب |
|
|
خاطره خاطرات زندگي مشترك | مهدي زين الدين
 وقتي قرار است مرگ گردن بندي زيبا بر گردن دختر زندگي باشد ، در بر گرفتن آن هم مثل نوشيدن شير از سينه ي مادر است ؛ همان قدر گرم ، همان قدر گشوده به دنيايي ديگر ، پر از شگفتي موعود .
باز هم انگار اتاق ذهنم دو قسمت شده و او پشت آن ديوار كميل مي خواند . صداي كميل خواندش را مي شنوم . باورتان مي شود ؟... 12 آذر 1391-10:05:17 ادامه مطلب |
|
|
يادداشت هويت گمشده/شهيد مهدي زين الدين
 نمي دانم تو جزيي از تاريخي يا هويت گم شده مايي. هويتي كه در دهكده جهاني، دنياي سايبر و لابلاي صفر و يك ها گم كرده ايم. حالا به هر سو مي نگريم رنگ است و نيرنگ، تنازع است براي بقا.براي لحظه اي بيشتر زيستن و ذره اي بيشتر داشتن.... 12 آذر 1391-09:58:13 ادامه مطلب |
|
|
|