خاطره زيباترين خاطره من از راهيان نور
 دو روز بود كه به منطقه ي عملياتي رسيده بودم و من جز خاك و سختي و گرما چيزي حس نكردم مطمئن بودم كه اين سختي ها اون چيزي نيست كه جوانان را منقلب مي كند. روز سوم داخل اتوبوس نشسته بود كه...
راهيان نور همراه شدن در مسير شهدايي است كه رفتند تا ما بمانيم . پس ما مي رويم تا بدانيم براي چه هستيم... 28 آبان 1391-10:29:46 ادامه مطلب |
|
|
خاطره شبي كه «مهرداد»، «مهدي» شد
 در پايگاه ناحيه مشغول ثبتنام يك نفر براي اعزام بودم كه تلفن زنگ زد. برادرم بود، گفت: علي! يك بنده خدايي را سراغت فرستادم، فكر جبهه رفتن را از سرش بيرون كن كه مسألهاش خيلي خاص است.
گفتم: بيشتر توضيح بده.... 28 آبان 1391-10:25:44 ادامه مطلب |
|
|
خاطره نردبان شيرمردي در چشم چمران
 روزهايي كه حسين دانشجوي دانشگاه مشهد بود، براي بسياري از اقوام، دوستان، برادران و خواهران خود نامه مينوشت و در نامههاي خود، آنها را به فكر، مطالعه و انديشيدن دعوت ميكرد.
از نامههاي او فقط دو نامه باقي مانده است؛ يكي همان نامة معروفش كه در تاريخ ماندگار شده و آن را نهتنها براي خواهرش كه براي تمام خواهران سرزمينش نوشته است؛... 28 آبان 1391-09:54:56 ادامه مطلب |
|
|
عمومي به مناسبت سالروز شهادت مرد اول لشكر علي بن ابيطالب (ع): عاشقانه هاي شهيد زين الدين در سوگواري مولايش اباعبدالله الحسين(ع)
 همين كه نام مقدس امام حسين(ع)بر زبانم جاري شد، اشك هاي آقا مهدي هروله كنان بر گونه هايش دويد. آنگاه آنچنان ضجه اي از ايشان بلند شد، كه عنان اختيار از كف دلان ربود...
روايتي خواندني از سوگواري شهيد مهدي زين الدين فرمانده لشكر 17 عليابنابيطالب بر اباعبدالله الحسين (ع) و حال و هواي عجيب انس او با مقتدايش، در روز شهادت اين فرمانده (بيست و هفتم آبان ماه سال 1363) برگرفته از كتاب ذكر مصيبت، روضه عنوان مي شود:... 28 آبان 1391-09:45:01 ادامه مطلب |
|
|
روايت روايت عجيب مقاومت اقتصادي يك همسر رزمنده/ من و اين خانه آباد نشده را به كه مي سپاري...
 هواي اتاق سرد شده بود. ديدم بچه ها سرما مي خورند، مقداري كاغذ پاره و پارچه كهنه آوردم و شروع كردم با آنها سوراخ ديوار را پوشاندن. حاج هادي كه آمد مرخصي گفتم مي بيني چطور مقابل سرما از خودمان مراقبت مي كنيم...
روايتي كه در ذيل عنوان مي شود بخشي از گفته هاي خانم رقيه جنيدي همسر حاج هادي جنيدي مسوول تداركات نيروهاي ارتش در جبهه شوش و از رزمندگان گروه جنگ هاي نامنظم در دوران دفاع مقدس، برگرفته از كتاب اكيپ حاج هادي است:... 28 آبان 1391-09:32:38 ادامه مطلب |
|
|
عمومي مروري به زندگي شهيد رضا ابراهيمپور/ پشت گوشتان را ديديد، شهادت مرا هم ميبينيد
 شور زندگي در كنار آرزوي شهادت،ايمان و ايثارگري بيحد براي رسيدن به اهداف بزرگي چون استقلال و آزادي از جمله درسهايي است كه از شهيد كم سن و سال يعني شهيد «رضا ابراهيمپور» ميتوان گرفت. شهيدي كه بعد از شهادتش نيز لبخند بر لبانش نقش بسته بود و نويد پيروزي هميشگي سپاه اسلام را دارد.... 28 آبان 1391-09:09:06 ادامه مطلب |
|
|
گفتگو گفتوگو با خواهر شهيد طهرانيمقدم- حاجحسن چهار روز دخترش را نميشناخت
 به شوخي ميگفت آيا ممكن است اين بچه من باشد؟ بعدها تازه روز سوم ـ چهارم متوجه شد بچهدار شده است.
از ويژگيهاي شخصيتي شهيد طهراني مقدم همه جانبه بودن ايشان در ابعاد مختلف است. آنچه مي خوانيد گفتگويي است با خانم صديقه طهراني مقدم كه از برادرشان ميگويد:... 28 آبان 1391-09:01:10 ادامه مطلب |
|
|
عمومي مروريبرمبانيمداحيدرسالهايدفاعمقدس/ وقتي روضهخوان امام حسين تخريبچي ميشود
 در كل مداحان در زمان جنگ دو دسته بودند. يك دسته كساني كه به عنوان تبليغ رزمي به جبهه ميآمدند يا به عنوان بازديد ازجبهه حضور داشتند و وظايفشان برگزاري دعاي توسل و ديگر برنامهها و عزاداري ها بود و دسته دوم هم خونندگان گردانها و واحدهاي عملياتي هستند.... 28 آبان 1391-08:58:36 ادامه مطلب |
|
|
عمومي صورتجلسه بررسي چگونگي اجراي واحد درسي آشنايي با علوم ومعارف دفاع مقدس براي دانشجويان علوم پزشكي مورخ15/7/91
 جلسه بررسي چگونگي اجرايي شدن 2واحد درسي(آشنايي با علوم ومعارف دفاع مقدس)در دانشگاه هاي علوم پزشكي در مورخ 15/7/91 در محل دفتر و با مسئوليت معاون آموزشي وزارت بهداشت و درمان با حضور آقايان دكتر محققي،محسن پور،عامري،حائري،ممتازمنش، و سردار سرلشكر دكتر سيد رحيم صفوي،سرتيپ پاسدار فتحيان، يردار دكتر پيري(رئيس پژوهشگاه علوم و معارف دفاع مقدس)،و مسئولين بهداشت و درمان ستاد كل ن.م آقايان دكتر عراقي زاده، مجيدي، خوشدل و حميدي مهندس باقري ، دكتر ابراهيمي و دكتر سلطاني نژاد تشكيل گرديده و مباحثي طراحي شده... 28 آبان 1391-08:47:35 ادامه مطلب |
|
|
يادداشت يادداشت تكان دهنده شهيد علي تجلايي: شهري كه كربلا شد / آيا كسي هست ما را ياري دهد...
 شهر در آتش مي سوخت، بچه ها مثل حسين (ع) در دل خود با خداي خود سخن مي گفتند، آيا كسي هست ما را ياري دهد...
بخشي از يادداشت تكان دهنده شهيد علي تجلايي از فرماندهان نيروهاي محصور در شهر عاشقان شهادت سوسنگرد عنوان مي شود:
«ناراحتي برادران از دير رسيدن نيروهاي كمكي بود نه از اين كه به فيض شهادت نائل خواهند آمد،... 27 آبان 1391-10:54:04 ادامه مطلب |
|
|
|