عمومي ياد بود شهيد مجيد داوودي راسخ/ فرماندهاي كه اسير شد اما دست از جبهه برنداشت
 هنوز به كف كانال نرسيده بودم كه آسمان غريد و باران گرفت. ديگر مطمئن شدم كه كسي زنده نمانده است. چون اگر هم تا آن لحظه زنده مانده بود با آن باران شديد و سيلابي كه راه افتاده بود، حتماً غرق شده بود.
آن روزها كه عيار مردانگي را با حضور در جبهه و مبارزه با ارتش تا بن دندان مسلح رژيم بعثي مي دانستند، افرادي وجود داشتند كه حتي با جراحت فراوان هم دست از جنگ برنميداشتند.... 16 مهر 1391-09:39:08 ادامه مطلب |
|
|
گفتگو بازخواني شكست حصر پاوه در گفتوگوي فارس با سردار جهروتيزاده/2
 بنيصدر به عنوان فرمانده كل قوا، به ستاد مشترك ارتش ابلاغ نظامي كرده بود و دستور داده بود كه حتي يك پوكه هم در اختيار سپاه قرار ندهند!
سردار «جعفر جهروتيزاده» جانباز 70 درصد و فرمانده يكي از يگانهاي پارتيزاني دفاع مقدس است كه همرزمي با شهيد چمران و سردار بينشان حاج احمد متوسليان گوشهاي از سابقه درخشان جهادي او است.... 16 مهر 1391-09:21:10 ادامه مطلب |
|
|
خاطره گفت اگر «دفاع» لازم نيست «نماز» را هم ترك ميكنم
 تنها 19 سال داشت و دانشجوي رشته پزشكي دانشگاه فردوسي مشهد بود. برادرش ميگويد به راحتي ميتوانست همه را قانع كند و خودش را توجيه؛ كه جبهه و جنگ جاي او نيست و به دور از گردنههاي سركش كوههاي كردستان هم ميشود با رفتن به دانشگاه و ادامه تحصيل به خانواده و مردم كشورش خدمت كند.... 16 مهر 1391-09:23:29 ادامه مطلب |
|
|
عمومي مسلم بن عقيل(ع)
 در پي توقف عمليات رمضان در دشت هاي شرق بصره بدليل تمركز قواي زرهي دشمن نيروهاي خودي در جست و جوي منطقه كوهستاني و محدود براي تحت فشار قراردادن ارتش عراق بودند تا ضمن شكست تبليغات دشمن ابتكار عمل را حفظ نمايند براي دست يابي به اين هدفها منطقه عملياتي سومار در جبهه مياني برگزيده شد منطقه اي كه سومار در قلب آن قرار دارد از شمال به نفت شهر ، از غرب به مندلي عراق ، از جنوب به ميمك و از شرق به گيلانغرب منتهي ميشود... 15 مهر 1391-10:37:13 ادامه مطلب |
|
|
عمومي ايرانيان آمدند!!
 «ايرانيان آمدند...». اين اولين جملهاي است كه سرهنگ «احمد زيدان»، فرمانده نيروهاي عراقي در خرمشهر، روي ورقه تلفنگرام خود مينويسد. اين تلفنگرام وقتي به فرماندهان او ميرسد كه باران آتش راه را بر نيروهاي عراقي بسته است. نيروهايي كه نوزده ماه پيش، روي ديوار خانههاي خرمشهر نوشته بودند: «آمدهايم تا بمانيم».... 15 مهر 1391-10:28:09 ادامه مطلب |
|
|
خاطره همين 17 سالهها پدر عراقيها را درآوردند
 شهيدهايي از اين نقاط بيرون آورديم كه كولههاي آر.پي.جيشان خالي بود؛ دور تا دورشان را هم پوكه كلاش پر كرده بود؛ به خدا قسم همين هفده سالهها مرد و مردانه ماندند و پدر عراقيها را درآوردند.
«مرتضي شادكام» تخريبچي جانباز اكيپ تفحص لشكر 27 محمد رسولالله (ص) است كه سال 1361 وارد اين لشكر شد؛... 15 مهر 1391-10:27:43 ادامه مطلب |
|
|
خاطره شما به چه جرأتي آمدهايد روي ديوار مردم؟
 يك روز صبح ميرفتم داروخانه؛ همان روزهايي بود كه رزمندگان ما قصد آزادسازي شهر پنجوين عراق را داشتند. در پياده رو بودم كه هواپيماهاي عراقي آمدند و شهر به هم ريخت و بمباران شروع شد. پناهگاهي هم نبود. همانجا كف خيابان دراز كشيدم. بمباران شديد بود. مجال تكان خوردن نبود. در يك روز، 254 بمب و راكت در شهر مريوان ريخته شد و از اين بمبها و راكتها، تنها 24 بمب و راكت منفجر شد... 15 مهر 1391-09:49:30 ادامه مطلب |
|
|
خاطره ذكر شهيد مقدم براي فتح قلهها
 آري! گفتم كوه... اين شهيد بزرگوار ورزش كوهنوردي را بصورت حرفه اي انجام مي داد بطوريكه اكثر قله هاي مهم چه در داخل كشور و چه در خارج كشور را فتح كرده بود.
سردار سرتيپ پاسدار سيد محمد حسين زاده حجازي در خاطراتش از شهيد طهراني مي گويد : زماني كه با هم به كوهنوردي رفته بوديم هر گاه اعضاي گروه احساس خستگي مي كردند حاج حسن با يك تكبير و يا صلوات و ذكر يا علي همه را شارژ مي كرد تا نهايتا همه به بالاي كوه و قله صعود كنند. ايشان با اين روحيه اي كه داشت هم در كارهمه را جلو مي برد و هم ذكر امام زمان (عج... 15 مهر 1391-09:42:59 ادامه مطلب |
|
|
روايت معروف بود به حسن مقدمِ موشكي/ به ياد شهيد حسن طهراني مقدم
 هرگز يادم نمي رود اواخر سال 65 بود كه در طرح و عمليات سپاه خدمت مي كردم و بنابر مسئوليتي كه داشتم با اكثريت مسئولين معاونت ارتباط داشتم شايد بعد از سالهايي كه در كردستان در كنار حاج احمد و عباس كريمي و دوستان ديگرم همچون رضا چراغي و رضا دستواره و ديگران خدمت مي كردم و...... 15 مهر 1391-09:42:53 ادامه مطلب |
|
|
گفتگو خواهر شهيد ناصر جام شهرياري: ناصر جبهه اي! جبهه دير شده...
 دوستانش به او مي گفتند: ناصر جبهه اي!جبهه دير شده مي خواد بره! آخرين باري كه رفت گفت: ما كه رفتيم. عمودي ميريم، افقي برمي گرديم، شكلات پيچم مي كنند و براتون ميارنم...
در بيست و نهمين سالروز شهادت ناصر جام شهرياري فرمانده گردان مالك اشتر پاي صحبت هاي خواهر شهيد مي نشينيم تا دريچه اي تازه از اين شخصيت والامقام به رويمان گشوده شود؛... 15 مهر 1391-09:26:26 ادامه مطلب |
|
|
|