عمومي مروري بر زندگي شهيد كرمخدا ابراهيمي
 وحدت اساس تشكيلات سالم است و ولايت خونبهاى مظلوميت تاريخ از آدم تا خاتم بوده و ولايت فقيه تــداومبخش نداى بر حق مظلومان در زمان غيبت كبرى، ولايت فقيه حبلالمتين مظلومان است كه با تكيه بر اسلام ميتواند حق نسل مستضعف را از ظالمان بگيرد...
جملات بالا بخشي از وصيت كرمخدا ابراهيمي آهنگران است. وي در سال 1334 در روستاي «درهباغ» خرمآباد لرستان به دنيا آمد.... 10 مهر 1391-09:12:31 ادامه مطلب |
|
|
گفتگو گفتوگو با مهاركننده چاه نفت شماره 3 نوروز در دوران دفاع مقدس/ ماجراي مهار نشت چاه نفت با «شير انقلاب»
 محمدتقي ابوالحسني گفت: تنها عامل موفقيت در مهار چاه شماره 3 نوروز، توكل به آيات قرآن بود؛ چرا كه اين عمليات زير حملات منظم هواپيماهاي عراق انجام گرفت و ما مرگ را هر لحظه به چشم ميديديم.
در طول هشت سال جنگ تحميلي عراق عليه كشورمان، نيروهايمختلف نظامي و غيرنظامي نقش خود را در جلوگيري از حمله نيروهاي عراق به ميهن اسلامي داشتند كه يكي از گروههاي غيرنظامي مؤثر در اين نبرد نابرابر، نيروهاي وزارت نفت هستند.... 10 مهر 1391-09:12:31 ادامه مطلب |
|
|
يادداشت يادداشتهاي شهيد «نصرالله ايماني»/ رحمان هم به آرزويش رسيد
 رحمان هميشه ميگفت «دوست دارم اگر شهيد شدم، جسد نداشته باشم. دلم نميخواهد جسد داشته باشم. دلم نميخواهد مرا روي دست بگذارند. تازه اگر قرار باشد كه جسد داشته باشم، وصيت ميكنم كه مرا بالاي تپهاي بلند خاك كنند تا كسي دنبال تابوتم نيايد...».... 10 مهر 1391-09:08:38 ادامه مطلب |
|
|
خاطره سربندي كه يك شهيد انتخاب كرد
 سيد ميرحسين شبستاني داشت در بدر دنبال سربند يا زهرا ميگشت. بهش گوش زد كردم كه همه سربندها براي ما مقدس هستند. سيد ميرحسين ميگويد: درست مي گويي، اما بدان كه ما سادات، عاشق مادرمان حضرت فاطمه الزهرا(س) هستيم.... 10 مهر 1391-09:02:25 ادامه مطلب |
|
|
گفتگو ماجراي ورزش در حمام اسارتگاه
 براي انجام ورزشهاي رزمي، گاهي به همراه چند نفر از اسرا داخل حمام ميرفتيم. حمام اسارتگاه، يك سالن 16 متري بود كه با ديوارهاي بلوكي از هم جدا شده بود. هر نفر داخل يك حمام ميرفت و با هم ورزش ميكرديم.
«علي وهابي» يكي از آزادگان دفاع مقدس است كه از 25 تا 35 سالگياش را بر اسارت دربند بعثيها استقامت كرد.... 10 مهر 1391-08:56:57 ادامه مطلب |
|
|
عمومي يادبود عبدالجبار قرايي، اولين عكاس دفاع مقدس يزد
 زنده ياد مرحوم حاج عبدالجبار قرائي در سال 1336 در خانواده مذهبي در محله گرمسير تفت متولد شد. وي تحصيلات ابتدائي را در دبستان كاظمي سلطان آباد تفت گذراند و بعداً در دبيرستان رسوليان و ايرانشهر مشغول تحصيل و سپس به كارهاي هنري مشغول شد و در اوايل انقلاب با حضور در راهپيمائي ها به ثبت رشادت ها و پايمردي مردم انقلابي پرداخت و به همراه برادر شهيدش حمزه علي قرائي و جمعي از دوستانش به تبليغات و فعاليت هاي انقلابي مي پرداخت و در همين رابطه يك مرتبه مورد ضرب و شتم قرار گرفت.... 9 مهر 1391-10:44:50 ادامه مطلب |
|
|
خاطره آخرين مرخصي شهيد سيد مرتضي دهقان منشادي
 سيدمرتضي در تاريخ اول ارديبهشت يكهزار و سيصد و هفتاد و يك درخانواده اي مذهبي وازپدر ومادر سيد دريزد به دنيا آمد. دوران دبستان خود را در مدرسه هاشمي و راهنمايي درمدرسه خاتم باموفقيت به پايان رسانيد ولي دوره متوسطه را دردبيرستان شبانه روزي سهره وردي به صورت ناتمام رها و به خدمت مقدس سربازي اعزام شد.... 9 مهر 1391-10:29:25 ادامه مطلب |
|
|
گفتگو گفتگو با ورزشكار جانباز حاج عباس نمازي: امام را در خاكريزهاي پاسگاه زيد ميديديم
 مقتدايي فرزانه كه سالها قبل از پيروزي انقلاب، وجود سربازان خود را در گهوارهها پيشبيني كرده بود و با همين ارتش جوان، جنگي را رهبري كرد كه تمامي كفر عليه تمامي اسلام به راه انداخته بودند. در واقع ايستادگي ملت ايران در هشت سال جنگ تحميلي مرهون مجاهدتهاي رزمندگان غالباً كم سن و سالي بود كه معني واقعي تبعيت از ولايت فقيه را با جسم و جان خود در جبهههاي نبرد به اثبات رساندند.... 9 مهر 1391-10:29:25 ادامه مطلب |
|
|
يادداشت نامه منتشر نشده شهيد عباس دوران به همسرش/ بر سر زن و بچه هاي مردم بمب نريختم
 مهناز مواظب خودت باش. بالاخره جنگ است و وضعيت مملكت غير عادي. درباره خودم هم شايد باورت نشه اما تا به حال هر ماموريتي انجام دادم سر زن و بچه هاي مردم بمب نريختم اگر كسي را هم ديدم دوري زدم تا وقتي آدمي نبوده ادامه دادم.... 9 مهر 1391-09:05:37 ادامه مطلب |
|
|
روايت روايت خواب شهادت سرلشكر آبشناسان به خط خودش/ دست نوشته شهيد
 زندگي مشترك ما، رنگ سادگي و معنويت داشت. مراسم اوليه، بدون تكلف و با رعايت مسايل اسلامي برگزار گشت و مدت كوتاهي پس از پايان مراسم عقد، حسن به اهواز رفت. من نيز، در پايان امتحانات به او پيوستم و زندگي خود را در 2 اتاق كوچك اجاره اي، آغاز كرديم. يكي از اتاقها، به وسايل شخصي اختصاص يافت و اتاق ديگر با يك فرش و چند صندلي ساده، تزيين شد.... 9 مهر 1391-09:55:47 ادامه مطلب |
|
|
|