روايت روايت خواب شهادت سرلشكر آبشناسان به خط خودش/ دست نوشته شهيد
 زندگي مشترك ما، رنگ سادگي و معنويت داشت. مراسم اوليه، بدون تكلف و با رعايت مسايل اسلامي برگزار گشت و مدت كوتاهي پس از پايان مراسم عقد، حسن به اهواز رفت. من نيز، در پايان امتحانات به او پيوستم و زندگي خود را در 2 اتاق كوچك اجاره اي، آغاز كرديم. يكي از اتاقها، به وسايل شخصي اختصاص يافت و اتاق ديگر با يك فرش و چند صندلي ساده، تزيين شد.... 9 مهر 1391-09:55:47 ادامه مطلب |
|
|
عمومي راهكارهاي تسريع در جمعآوري تاريخ شفاهي دفاع مقدس
 چاپ و انتشار تاريخ شفاهي دفاعمقدس باعث بررسي دقيق بازخوردهاي اين تاريخ در بين مردم ميشود.
سرهنگ زكيالله خوشبخت مديركل بنياد حفظ آثار و نشر ارزشهاي دفاع مقدس استان اردبيل با بيان اين مطلب افزود: از سال 89 و به صورت جدي ثبت تاريخ شفاهي رزمندگان و پيشكسوتان استان شروع شده است. در اين راستا و طي دو سال اخير خاطرات كامل چهار نفر از پيشكسوتان از قبل از انقلاب و انقلاب و دفاع مقدس جمعآوري و حدود 40 خاطره موضوعي آنها هم ضبط شده است... 9 مهر 1391-09:05:49 ادامه مطلب |
|
|
عمومي مادرش او را نذر امام رضا كرده بود/ زيباترين شهيد لشكر 25 كربلا چه كسي بود
 برادر شهيد نيكجو ميگويد: دفعه آخري كه احمد را ديدم گفت «من خواستهاي از خدا داشتم و فكر ميكنم مستجاب شده. اگه شهيد شدم منو با لباس بسيجي دفن كنيد».
شهيد «احمد نيكجو» رزمنده خوش سيماي لشكر ويژه 25 كربلا بود كه در بيست و سوم دي 1365 در عمليات كربلاي 5 به شهادت رسيد. او رساله امام را حفظ بود و براي بچهها تو سيدمحله قائمشهر كلاس احكام ميگذاشت به طوري كه بچهها تا وقتي او را ميديدند، ميگفتند: آيتالله احمد نيكجو آمد.... 9 مهر 1391-09:05:45 ادامه مطلب |
|
|
خاطره علي اكبر شهيد عيد قربان
 مهران تازه آزاد شده بود. لودرهاي جهاد داشتند خاكريز ميزدند.مقر شهيد هادي، ساعت هشت صبح، علي اكبر گير داد و گفت من بايد برم.
عصر بود. بيسم زد بيا... گفتم چه خبره، عملياته يا نه خبري شده، ول كن بابا بي خيال، كي اين همه را رو بياد. گفتم گير دادي ها...! گفت: فقط تو بيا...
نماز مغرب را كه خواندم.... 9 مهر 1391-09:00:42 ادامه مطلب |
|
|
خاطره عطر عربي فردوس
 گلوله كه خبر نميكرد. همه جا بود و هيچ جا نبود. ميدانست كه بي هوا ميآيد. خودي و عراقي سرش نميشود. فرض كه از دست گلوله ها قسر در ميرفت؛ گشتيها چي؟ كه الا ماشاء الله ول بودند توي شهر.
ادبيات دفاع مقدس حكايت از لحظههاي شيرين مهر و وفاي دوست داشتني و انسان دوستانه است. حال اگر اين ادبيات به گونه داستان مطرح شود كه چه بهتر.... 9 مهر 1391-09:00:25 ادامه مطلب |
|
|
گفتگو گفتوگو با ابوالحسن قدبيگي: وقتي فرمانده سپاه مريوان گريه كرد
 ابوالحسن قدبيگي از جمله رزمندگاني است كه از ابتداي جنگ وارد معركه شده و دوران سخت كردستان را در كنار بزرگاني چون حاج احمد متوسليان، شهيد رضا چراغي، ناصر كاظمي و ... درك كرده است. وقتي از آقاي قدبيگي خواستيم تا در مورد دوستان شهيدش برايمان بگويد: ايشان تعريف مي كند بچه ها آن زمان همديگر را رصد نمي كردند تا مثلا نكته خاصي از رفتار دوستانشان را به خاطر بسپارند. چون تقريبا همگي فكر مي كردند تا چند روز ديگر به شهادت رسيده و سعي مي كردند سرشان به كار خودشان باشد.... 9 مهر 1391-08:54:38 ادامه مطلب |
|
|
خاطره خاطرات محمد جعفري منش- شلمچه يعني مرگ!
 بعد از اينكه حالم خوب شد. مجدد رفتم بسيج مركزي ورامين. من كه رفتم بقيه هم روحيه گرفتند و كار دو برابر شد. ديگر كارهاي تهران را هم به ما دادند. كه پيگيري كنيم. مثلا سپاه محمد (ص)، سپاه زهير و .. هشتصد هزار نفر سهميه ميدادند. ما بايد اول با موتور ميرفتيم ادارات و نهادها براي تبليغ. همانجا كه براي تبليغ ميرفتيم، تعدادي اعلام آمادگي ميكردند.... 8 مهر 1391-12:12:22 ادامه مطلب |
|
|
خاطره آزمون الهي
 از سر شب حالتي داشت كه احساس مي كردم مي خواهد چيزي به من بگويد، بالاخره سر صحبت را باز كرد و گفت: بابا! خبرداري كه ضد انقلاب تو كردستان خيلي شلوغ كرده؟ اگه بخوام برم اون جا، شما اجازه مي دي؟ گفتم: بله. اجازه مي دم، چرا كه نه، فرمان امامه همه بايد بريم دفاع كنيم. پرسيد: مي دونين اون جا چه وضعيتي داره؟ جنگ، جنگ نامرديه؛ احتمال برگشت خيلي ضعيفه. با خنده گفتم: مي دونم، براي اين كه خيالش را راحت كنم،... 8 مهر 1391-11:44:21 ادامه مطلب |
|
|
عمومي شما طولانيترين جنگ و كمرنگترين تبليغ را در رسانههاي دنيا داريد
 دو روز پيش گروهي از گردشگران آلماني با حضور در گلزار شهداي بهشت زهرا(س) تهران، مزار شهداي كشورمان را زيارت كرده و با حضور در سالن نمايش فيلم خانه شهيد گلزار شهدا به تماشاي بخشي از مستندهاي حماسهآفريني و رشادت جوانان كشورمان و لحظات شهادت مظلومانه رزمندگان نشستند.... 8 مهر 1391-11:31:22 ادامه مطلب |
|
|
عمومي سقوط هواپيماي مسافربري ايران توسط ناو امريكايي
 اين هواپيما كه با موشك ناو جنگي وينسنس مورد حمله عمدي نيروهاي تجاوزگر و جنايت پيشه شيطان بزرگ قرار گرفت حامل 298 مسافر و خدمه بود كه تمامي آنها با وقوع اين جنايت فجيع به شهادت رسيدند. در ميان سرنشينان هواپيما، 66 كودك زير 13 سال، 53 زن و 46 تبعه كشورهاي خارجي نيز بودند. ساقط كردن هواپيماي مسافربري ايران از سوي جنايتكاران امريكايي، در حقيقت يكي ديگر از مراحل رويارويي استكبار جهاني با جمهوري اسلامي ايران براي تقويت متجاوزان عراقي در جبهه هاي جنگ بود.... 8 مهر 1391-11:25:37 ادامه مطلب |
|
|
|