گفتگو راز حوضچه قطعه 24
 شهداي اخلاقي همسايههاي شهيد پلارك هستند، ساكنان جاويد قطعه 24 بهشت زهراي تهران. يافتن راز حوضچه كوچك ميان مزار شهيدان ميرفاضل و ميرصالح اخلاقي، بهانهاي بود براي گفتوگو با مادر شهيدان.
خانهاي قديمي در پايين شهر تهران با كوچه پسكوچههاي تنگ و طولاني. كوچه را پيدا نميكردم و خانه را. بيشتر از آدرس، دنبال عكس و نشاني از 2 شهيد بودم اما ... راستش حتي نام كوچه نيز به نام 2 شهيد نبود و تنها با نام خانوادگي كه دنبالش بودم شباهت داشت. زمان قرار ما به سرعت ميگذشت اما همچنان از خانه 2 شهيد خبري ... 27 تير 1391-10:14:13 ادامه مطلب |
|
|
يادداشت جايي كه جنگ همچنان ادامه دارد
 پس از گذشت 24 سال از اتمام جنگ تحميلي شهرستانهاي مرزي استان كرمانشاه چون پاوه، جوانرود، ثلاث باباجاني، قصرشيرين و سرپل ذهاب هنوز عرصه پاكبازي دلاوراني از سازمان مين زدايي و گردان هاي پاكسازي هستند.
كرمانشاه استان قهرمانان صبر و استقامت، استاني كه سالها در زير بمباران سخت دشمن متجاوز قرار داشت، هنوز هم با مشكلات باقي مانده از زمان جنگ تحميلي دست و پنجه نرم ميكند؛ مشكلاتي مثل مين...... 26 تير 1391-11:41:39 ادامه مطلب |
|
|
عمومي يادكردي از وزير دفاع امام (ره)/ «مصطفي» به دنبال «نيروانا»
 آنجا، در ينگه دنيا، پله هاي پيشرفت را يكي، يكي بالا رفتي تا به قله رسيدي . جايي كه خيلي ها در آرزويش بودند. در بزرگترين مركز فناوري دنيا نامي براي خود دست و پا كردي و در كنار زن و فرزندانت، چونان شاهزاده اي، خوشبختي و ثروت را در آغوش كشيدي.
اما روح سركش ات آرام و قرار ندارد، طغيان مي كند و تو پاي در جاده اي مي گذاري كه پيش از تو ، شاهزاده اي از هند در آن قدم گذاشته بود. و تو به مانند سيدارتا به دنبال نيروانا مي روي.... 26 تير 1391-11:28:02 ادامه مطلب |
|
|
خاطره عكس بگير؛ اين مرد رفتني است
 صادق نژاد اين حرف را كه شنيد بغض كرد و رفت گوشه سنگر ، زانو هايش را بغل گرفت و شروع كرد به گريه كردن. تو عالم خودش بود و ناله مي كرد. من كه شاهد اين ماجرا بودم به عكاس گفتم:«سريع عكسش رو بگير. اين رفتنيه.
«محمدعلي حق بين» ، از رزمندگانِ لشكر قدس گيلان چنين روايت كرده است: قبل از عمليات نصر 4 ، محمود صادق نژاد ، با همان لهجه لنگرودي به فرمانده ي گردان كميل ، شهيد «محمد اصغري خواه» همشهري اش بود ، مي گفت: «حاجي ! تو رو به امام اجازه بده بيام تو اين عمليات».... 26 تير 1391-10:33:21 ادامه مطلب |
|
|
روايت اولين خلبان شهيد موهاي طلا را به يادگار برد
 سرلشكر خلبان شهيد خالد حيدري به عنوان فرزند خلف اين سرزمين با عشق به دفاع از ميهن با از خودگذشتگي و جانفشاني مثال زدني خود در نخستين ساعات آغاز جنگ تحميلي به متجاوزان اين درس عبرت را داد كه ايران سرزمين شيران و عقابان است و خفاشان و كفتاران در اين عرصه مجالي براي عرض اندام ندارند.... 26 تير 1391-10:54:03 ادامه مطلب |
|
|
خاطره نقاشي
 چند سال پس از پايان جنگ تحميلي در اوائل سال ميلادي 1991 (اواخر 1369) رژيم صدام در فكر كشور گشايي و اشغال كشور كويت بود. پس از اشغال كويت و حمله نظامي آمريكا به عراق، كشور عراق دچار نابساماني عجيبي شد و در اين ميان منافقين پناهنده شده به رژيم بعثي در پي خوش خدمتي به پس مانده هاي رژيم سردرگم عراق در مناطق مرزي دست به تحركاتي مي زدند.... 26 تير 1391-10:26:18 ادامه مطلب |
|
|
عمومي مروري بر زندگي سردار شهيد سيد محمد ابراهيمي سريزدي/ 10 سال براي ديدن پدرش منتظر ماند
 منطقهي يزد، «سيدمحمد ابراهيمي سريزدي» ـ معاون عملياتي تيپ مستقل 18 الغدير ـ روز 15 شهريور 1341 در شهرستان «انار» به دنيا آمد. وي تحصيلات خود را از دورهي ابتدايي تا سال اول دبيرستان در محل سكونت خود گذراند. پس از آن براي ادامهي تحصيل به يزد رفت و درس و بحث خود را تا اخذ ديپلم راه و ساختمان ادامه داد. به دنبال شروع جنگ تحميلي در تاريخ اول آذر 1359 به جمع پاسداران انقلاب اسلامي پيوست.... 26 تير 1391-10:09:46 ادامه مطلب |
|
|
عمومي آشنايي با مناطق عملياتي شمالغرب/ ارتفاعات مرزي «بلفت و دوپازا»
 اين ارتفاعات در 15 كيلومتري غرب شهر سردشت و 20 كيلومتري شرق شهر «قلعه ديزه» عراق واقع شدهاند.
سلسله ارتفاعات دوپازا (2791) كه از بلندترين ارتفاعات منطقه محسوب ميشوند، از شمال به دو ارتفاع اسپيدان و بلفت، از جنوب به ارتفاعات شهيد زينالدين و كله قندي، از شرق به كوههاي «رستم آليان» و «كاني رش» و از غرب به دشت و شهر قلعه ديزه عراق محدود ميشود. ارتفاعات بلفت در شمالغربي دوپازا و تا حدود زيادي در خاك عراق قرار گرفتهاند.... 26 تير 1391-10:06:24 ادامه مطلب |
|
|
گفتگو شهيدي كه مدرسه به نامش بود جان دانش آموزان را نجات داد
 در يك شب باراني، نزديكيهاي صبح، سيروس به خواب مدير مدرسه آمد و گفت: بلند شو برو مدرسه! تا بچهها نيامدهاند، برو مدرسه! اين اتفاق سه ـ چهار بار تكرار شد تا اينكه مدير حوصلهاش سر رفت. بلند شد، لباس پوشيد و به سمت مدرسه حركت كرد.
گاهي تنها نام يك شهيد براي بخشي از جامعه چاره ساز است. يه خصوص كه اگر به اين امر اعتقاد راسخ داشته باشي. گفتگو با خانواده شهيد سيروس مهدي پور نمونه از هزاران موضوعاتي است كه در جامعه ما اتفاق ميافتد.... 26 تير 1391-10:01:52 ادامه مطلب |
|
|
روايت روايتي از مقاومت 40 روزه در باشگاه افسران سنندج
 كمتر از 50 نفر نيروي با اعتقاد و با ايمان در مقابل 2 هزار نفر؛ از صبح تا شب ضدانقلاب به باشگاه افسران آتش ميريخت؛ شب هم شروع به تبليغات رواني ميكرد كه بياييد تسليم شويد امشب شب پاياني شما است و ميآييم شما را سر ميبُريم.
سرهنگ داوود مهاجر مدير اداره كل حفظ آثار و نشر ارزشهاي دفاع مقدس استان كردستان در بازديد كاروان راهيان نور از يادمان شهداي گمنام و شهداي مقاومت باشگاه افسران سنندج، بخشي از دلاورمرديهاي فرزندان روحالله را روايت كرد.... 26 تير 1391-09:56:21 ادامه مطلب |
|
|
|